جدول جو
جدول جو

معنی امحاق

امحاق
ربودن برکت چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). برکت ببردن. (تاج المصادر بیهقی). کاستن.
از گرمی سوخته شدن چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا