معنی امجال امجال (اَ) آبله افتادن و شوخ بستن دست از کار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). شوخگین و آبله ناک گردانیدن کار دست را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آبله دار شدن دست بر اثر کار. (از اقرب الموارد) (از المنجد) لغت نامه دهخدا