جدول جو
جدول جو

معنی النی

النی(اَ)
چوب بازوی در باشد. (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی). چوب بازوی دروازه. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج). و ظن غالب این است که ترکی باشد. (انجمن آرا) (آنندراج) ، گذاشتن کاری را بعجز. (منتهی الارب). ترک کردن کاری بسبب ناتوانی. (از اقرب الموارد) ، مشغول شدن به سماع سرود. (منتهی الارب). یقال: الهی الرجل، به شنیدن غنا سرگرم شد. (از اقرب الموارد) ، گندم و جز آن در دهان آسیا افکندن. (تاج المصادر بیهقی). خورش دادن آسیا را. یقال: الهیت فی الرحی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا