جدول جو
جدول جو

معنی الحاق کردن

الحاق کردن(مُ جَ فَ)
پیوستن. چسبانیدن. ملحق کردن. منضم کردن. رجوع به الحاق شود: و شرایط اشفاق بر لوازم کرم الحاق کردی. (سندبادنامه ص 243) ، خوشخوان تر و خوش آوازتر. داناتر بقرأت یا غناء: هو الحن الناس، ای احسنهم قراءه او غناء. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا