معنی الاق الاق(اُ) الاغ. پیک. قاصد: چون میاجق را از این حال خبر شد الاقی بدوانید و خوارزمشاه را بیاگاهانید. (راحهالصدور، چ اقبال، ص 382). رجوع به الاغ شود لغت نامه دهخدا