و آن بر پنج وجه است:1- تنبیه و در این صورت بر تحقق مابعد خود دلالت کندو بر دو جمله درآید: الا انهم هم السفهاء. (قرآن 13/2). و نحویان آن را حرف استفتاح خوانند. 2- توبیخ و انکار: الا طعان الا فرسان عادیه الا تجشؤکم حول التنانیر. 3- تمنّی: الا عمر ولی مستطاع رجوعه فیرأب ما أثأت ید الغفلات. 4- استفهام از نفی: الا اصطبار لسلمی ام لها جلد اذا الاقی الذی لاقاه امثالی. و این سه قسم اخیر مختص به جمل اسمیه است. 5- عرض و تحضیض و معنی آن طلب چیزی است لیکن عرض طلب به نرمی و مدارا است و تحضیض طلب به ابرام و تحریک است و این قسم مخصوص جملۀ فعلیه بود: الاتحبون ان یغفر اﷲ لکم. (قرآن 22/24) (از مغنی). و رجوع به اقرب الموارد و منتهی الارب شود. مؤلف غیاث آرد: بمعنی بدان و آگاه باش. در این صورت حرف تنبیه است و صاحب نهج الادب ذیل حروف تنبیه آرد: لفظ عربی است بمعنی بدان و آگاه باش و در این صورت حرف است. همچنین است در کنز و شروح نصاب. و مؤلف قوانین دستگیری گوید: در فارسی بمقام تعجب استعمال کنند. سعدی فرماید: الا ای خردمند فرخنده خو هنرمند نشنیده ام عیب جو. یعنی دانا و آگاه باش ای عقلمند نیک خصلت. در حل لغات الشعرا آمده: الا حرف تنبیه است که دلالت بر تحقیق مابعد کند و معنی وی بدان و آگاه باش... (از نهج الادب ص 570)