افراختگی بنا و عمارت. (ناظم الاطباء). برآوردن دیوار عمارت و امثال آن باشد. (هفت قلزم) (از شرفنامۀ منیری) (از انجمن آرا) (از فرهنگ جهانگیری). در فرهنگ ناصری و برهان بمعنی برآوردن و برکردن دیوار عمارت و امثال آن باشد و فیه نظر، زیرا چه از آن مصدر نوشته است و لفظ مصدر نیست مگر آنکه چون مرکب باشد یا شین مصدریه آن هنگام باید که ممدود بوده (آگنش) مشتق از آگندن زیرا چه مقصود هیچ لغتی یافته نشده و آنچه ممدود است معنی آن معلوم است و در هیچ لغت با کاف فارسی مکسور به معنی پر کردن نیست و این معنی صحیح است و لفظ غلط زیرا چه تصحیح لفظ به مد و کاف فارسی موقوف است. (از آنندراج از مؤید الفضلاء) ، کاری کردن که بدان ناکس کنند و نکوهش کنند. (منتهی الارب). کاری کردن که مردمان لئیم خوانند ویرا. (تاج المصادر بیهقی)، بند کردن رخنۀ کمکم (آفتابه) و سبو، اصلاح کردن حال کسی را، {{اسم}} جمع واژۀ لئیم. (منتهی الارب)