جدول جو
جدول جو

معنی اقتراح

اقتراح(اِ تِ)
درخواستن. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی). سئوال کردن. (غیاث اللغات).
- اقتراح کردن، درخواستن. طلبیدن:
ادب را برسمش کنند اقتراح
خرد را به رایش کنند امتحان.
عنصری.
از بهر بزرگ زادگی توکه دست تنگ شده ای و بر ما اقتراحی کنی ترا حقی گزاریم. (تاریخ بیهقی).
ازو عقل در فضل کرد اقتراحی
وزو بخت در جود کرد امتحانی.
معزی.
، از بن درافتادن دیوار، از جای رفتن چیزی، به خواهش گرفتن چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا