جدول جو
جدول جو

معنی افیون خورده

افیون خورده
(اَفْ خوَرْ / خُرْ دَ /دِ)
کنایه از مسموم و مست:
بهر حرفی کز آن منشور برخواند
چو افیون خوردۀ مخمور درماند.
نظامی، گذاشتن گناه و دور کردن لغزش را. (ناظم الاطباء) (آنندراج) : عثرت سخن را اقالت نیست. (مقامات حمیدی). رکن الدین واسطه شد تا جرایم آن قوم را به اقالت مقابل فرمود. (جهانگشای جوینی). رجوع به اقاله شود
لغت نامه دهخدا