جدول جو
جدول جو

معنی افیق

افیق
(اَ)
در نهایت کرم یا علم شونده یا در غایت فصاحت وفضایل شونده. مؤنث: افیقه. (از منتهی الارب). کسی که در نهایت فصاحت و فضایل باشد. و کسی که در نهایت کرم و علم شود. (ناظم الاطباء). آفق. (منتهی الارب) ، به کشیدن دادن ستور کسی را. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، فراخ شدن باران، پیش آمدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا