جدول جو
جدول جو

معنی افناق

افناق(اَ)
جمع واژۀ فنق، جج فنیق، به معنی گشن نیکو و نجیب که بجهت نجابت و کرامت نرنجانند آنرا و سوار نشوند بر آن. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، فراموش کنانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). فراموش گردانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). فراموش کردن. (مؤید)
لغت نامه دهخدا