جدول جو
جدول جو

معنی افگانه شدن

افگانه شدن(مُ یَ تَ)
سقط گردیدن بچۀ ناتمام:
هیبتش چون بانگ بر عالم زد افگانه شود
هر شکم کز حادثات دهر باشد حامله.
مسعودسعد.
المنهللّه که کنون آنهمه علت
شد سهل بفر تو از این خوردن مسهل
ترکیب من افگانه شد از زایش علت
زان پس که بد از علت و از عارضه حامل.
سنایی
لغت نامه دهخدا