جدول جو
جدول جو

معنی افغور

افغور
یکی از قبایل اغوزخان. رجوع به تاریخ گزیده ص 561 شود، برگردانیدن کسی را بر دروغ گفتن. (منتهی الارب). بگردانیدن و دروغ گفتن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، محروم گردانیدن کسی را از مقصودش. (منتهی الارب) ، بخیر و نیکی نارسیدن. (آنندراج) ، بی باران و بی گیاه شدن زمین. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). و به این معنی بصورت مجهول بکار رود. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، ضعیف رأی گردیدن. (ناظم الاطباء). سست عقل گردیدن مرد. (از اقرب الموارد). و به این معنی نیز فعل آن بصورت مجهول استعمال شود. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا