جدول جو
جدول جو

معنی افشارده

افشارده
(اَ دَ / دِ)
منضغطکرده. منضغطشده. (ناظم الاطباء) ، فشار داده شده که عربی آن عصیر است. (فرهنگ شعوری). فشرده. فشارده. فشار داده شده. (فرهنگ فارسی معین) :
اول از خونابۀ غم زینت دلها دهد
آنگه از افشردۀ دل زیب دامنها کند.
طالب آملی (از آنندراج).
و رجوع به افشره شود
لغت نامه دهخدا