جدول جو
جدول جو

معنی افسح

افسح
(اَ سَ)
فراخ تر. گشاده تر. (ناظم الاطباء) : و هذه القریه (قریه زریران) من احسن قری الارض و اجملها منظراً و افسحها ساحه. (رحلۀ ابن جبیر)
لغت نامه دهخدا