جدول جو
جدول جو

معنی افزند

افزند
همان اروند یعنی فر و زیبائی و مهتری و افزونیها. (مؤید) ، انگیژ. (برهان) (مجمع الفرس) (هفت قلزم). تحریض و تحریک. (ناظم الاطباء). افژولیدن. برانگیختن. (از برهان). و رجوع به افژولیدن شود، پریشان. (برهان) (هفت قلزم). پراکنده. پریشان. (ناظم الاطباء). اوژول در تمام معانی. (مجمع الفرس). رجوع به افژولندگی و افژولیدن شود، ابرام. (ناظم الاطباء). و در تمام موارد فا به واو تبدیل شود. (آنندراج). و رجوع به اوژول و اوژولیدن شود
لغت نامه دهخدا