جدول جو
جدول جو

معنی افرق

افرق(اَ رَ)
اسب که یک ران آن از دیگری بلندتر آمده باشد. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آن اسب که یک سرین وی برتر باشد از دیگر. (مهذب الاسماء خطی). اسبی که یک سرونش بوده. (تاج المصادر بیهقی) ، نگار شمشیر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، شمشیر جوهردار. (منتهی الارب). شمشیر. (از اقرب الموارد) ، گل سرخ. (منتهی الارب). حوحم یعنی گل سرخ. (از اقرب الموارد) ، قسمی جامه. (منتهی الارب). نوعی لباس. (از اقرب الموارد) ، دانۀ انار. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، معرب پرند فارسی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا