جدول جو
جدول جو

معنی افدیدن

افدیدن
(کِ گِ رِ تَ)
شگفتی کردن و تعجب نمودن. (ناظم الاطباء). شگفتگی کردن و تعجب نمودن باشد. (مؤید الفضلاء). شگفتگی نمودن و تعجب کردن باشد. (آنندراج). شگفتی و تعجب است. (انجمن آرای ناصری). شگفتی کردن و تعجب نمودن. (فرهنگ اسدی) (برهان). تعجب کردن. (غیاث اللغات). شگفتی کردن. (شرفنامۀ منیری) ، شکافته شدن تخم و بیرون آمدن چوزه. (ناظم الاطباء) ، بیرون گردیدن ترس و بیم از دل. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). زائل شدن بیم. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). بیرون گردیدن ترس و بیم از دل و زائل گردیدن ترس. (آنندراج) ، زائل کردن بیم. (تاج المصادر بیهقی) ، آشکار گشتن کار، پیدا کردن راز نهانی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا