جدول جو
جدول جو

معنی افتدی

افتدی(اَ فَ)
مغربیان خدای را گویند، اندک اندک ریختن آب را و به آب روان رسیدن و بر وقت خروج آب رسیدن. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). کم کم آب ریختن یا ساعت خروج آب به آن رسیدن. (از اقرب الموارد) ، برآمدن زن از عدت به آلودن بوی خوش و جز آن یا بمالیدن اندام بمرغی یا بجانوری دیگر تا این فعل سبب خروج از عدت باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). شکستن زن عدت خود را بمالیدن بوی خوش و غیره یا مالیدن خود به دابه یا پرده ای تا سبب خروج او از عدت گردد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا