جدول جو
جدول جو

معنی افاکیل

افاکیل(اَ)
افواج: افاکیل من کذا، ای افواج منه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). افواج و گروهها. (از ناظم الاطباء) ، کنایه از نشیب و فراز و یک قرار نماندن. (آنندراج) (بهار عجم) :
ببین مدار مه و مهر و بیوفائی گل
ز دولتی مشو ایمن که افت و خیز ندارد.
محسن تأثیر (از آنندراج).
نفس بسینۀ اعدا ز هیبت کند
به افت و خیز تردد چو نبض منشاری.
طالب آملی (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا