جدول جو
جدول جو

معنی اغینا

اغینا
نام بلده ای از بلاد یونان. رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 22 شود، فایده دادن. (منتهی الارب) (مؤیدالفضلا) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی). عطا کردن مال را بکسی. (از اقرب الموارد). به این دو معنی هم واوی و هم یایی باشد و از لغات اضداد است. و چون یایی باشد بهره گرفتن از علم و مال و بهره دادن هر دو باشد. و فی المصباح: ’و قالوا استفاد مالاً استفاده و کرهوا ان یقال افاد الرجل مالاً افاده’، ای استفاده. قال العرب یقوله کقوله: ’مهلک مفید’، ای مستفید مال. (از اقرب الموارد) : ولا یفیده الفائده من جمیع الجهات و لایعید عاید. (تاریخ بیهقی ص 299) ، هلاک کردن کسی را. میرانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بهلاکت رساندن و میرانیدن کسی را. (از اقرب الموارد). به این معنی اجوف واوی باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ولی در اقرب الموارد این معنی ذیل افاده واوی و یایی هر دو آمده است. دریایی آرد: افاد الرجل و غیره، اماته. و منه: ’افاد الجزور، نحرها’. (از اقرب الموارد) ، پاکیزه کردن نان را از خاکستر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). و به این معنی یایی باشد. (ناظم الاطباء) ، برسولی آمدن نزد کسی. (منتهی الارب). مصدر ’وفد’ ثلاثی است که واو بدل بهمزه شده است
لغت نامه دهخدا