جدول جو
جدول جو

معنی اغن

اغن(اَ غَن ن)
از بینی سخنگوی. و کذا ظبی اغن و طیر اغن، قاله الجوهری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). آنکه سخن از بینی گوید. (مهذب الاسماء نسخۀ خطی). آنکه سخن به بینی گوید. (از تاج المصادر بیهقی) (مجمل اللغه). آنکه سخن در بینی گوید. (المصادر زوزنی). منگان. که سخن از بینی گوید. آهویی که برآورد آواز از سوراخ بینی خود. (یادداشت بخط مؤلف). آنکه دارای غنه باشد. یقال: ’رجل اغن و امراءه غناء’. (از اقرب الموارد).
- ظبی اغن، آهویی که از بینی آواز دهد. (از اقرب الموارد).
، کنایه از خرافات. اوهام.
- افکار انیاب اغوالی، اندیشه های نیش غولی. اندیشۀ خرافی. اوهام. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا