معنی اغلنتاء - لغت نامه دهخدا
معنی اغلنتاء
- اغلنتاء(اِ)
- بدشنام و قهر زدن و بچیرگی فروگرفتن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج). بدشنام و قهر زدن و بچیرگی فروگرفتن چیزی را. یقال: اغلنتی علیه اغلنتاءً. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). با دشنام و زدن و غلبه فروگرفتن: اغلنتی علیه اغلنتاءً، علاه بالشتم و الضرب و القهر. (از اقرب الموارد). اغلنثاء. (اقرب الموارد) ، ابرناک شدن هوا. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). دگرگون گردیدن و ابرناک شدن هوا. (از اقرب الموارد). ابرناک شدن آسمان. (تاج المصادر بیهقی) ، مشتبه گردیدن، اندوهگین گردیدن. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). یقال: ’ما اغمک لی و الی و علی’، یعنی چه چیز غمناک ساخت ترا برای من. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا