ابر پاره. غسم مثله. یقال: فی السماء غسم و اغسام، ای قطع من السحاب. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، سگ که گوشش سوی پس خمیده باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، تیر درشت و آکنده پر، خلاف اصمع. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تیر که آکنده پر و درشت باشد، خلاف اصمع. (ازاقرب الموارد) ، شب تاریک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). شب سیاه. (از اقرب الموارد) ، زیست ناعم و خوش. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). زندگی خوش. تقول: ’نحن فی عیش اغضف لا بؤس و لا شظف’. (از اقرب الموارد) ، شیر دوتاگوش. (آنندراج). شیر دوتاگوش یا فروهشته گوش یا شیر فروهشته پلک بالائین از خشم یا از کبر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). شیر دوتاگوش و یا شیر که از خشم یا تکبر پلک بالایین چشمهای خود را فروهشته باشد. الاسد المتثنی الاذنین و قیل المسترخی اجفانه العلیا علی عینیه غضباً او کبراً. (از اقرب الموارد)