جدول جو
جدول جو

معنی اغتیاظ

اغتیاظ(اِ)
بخشم گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). خشم گرفتن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر زوزنی). بخشم شدن. (صراح). مطاوع برای فعل ’غاظ’. یقال: ’غاظه فاغتاظ’. (از اقرب الموارد). تغیﱡظ. (یادداشت بخط مؤلف) ، دکانهایی که مواد غذائی و بخصوص مشروبات الکلی می فروشند
لغت نامه دهخدا