جدول جو
جدول جو

معنی اغتسال

اغتسال(اِ)
شستن و غسل کردن. (فرهنگ نظام). غسل آوردن: اغتسل بالماء، غسل آورد. (منتهی الارب). غسل کردن با آب. (ناظم الاطباء). تن را شستن: غسل الرجل، غسل بدنه. (از اقرب الموارد) ، خواربار آوردن. اغتار، امتار. بدین معنی نیز واوی و یایی هر دو آمده است. (از اقرب الموارد). غله از شهری بشهری کشیدن و خواربار آوردن. بدین معنی ذیل (غیر) یایی آمده است. (منتهی الارب). چون یایی باشد، غله از شهری بشهری کشیدن و خواربار آوردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا