جدول جو
جدول جو

معنی اعسان

اعسان(اَ)
نشان و آثار و جای چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نشانها و جای چیزی. (از اقرب الموارد). الواح شتر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نشانها و آثاری که از پیۀ گوشت شتر باقی مانده باشد. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا