معنی اعسال اعسال (اَ) اطوار و روش. یقال: هو علی اعسال من ابیه، ای بر وتیره و روش پدر خود است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، یقال: تلمس اعشاشک، یعنی بجو سبب گناه در اهل خود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا