معنی اعرواش اعرواش(کَ نِ تَ) سوار گردیدن بر ستور: اعروّش الدابه، سوار گردید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بر ستور سوار شدن. (از اقرب الموارد). سوار شدن. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا