معنی اعذق اعذق(اَ ذُ) جمع واژۀ عذق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جمع واژۀ عذق، بمعنی شاخ درخت خرمای باردار. (از اقرب الموارد). عذاق. (اقرب الموارد). ج عذق، خرمابن بابار. (آنندراج). رجوع به عذق شود لغت نامه دهخدا