جدول جو
جدول جو

معنی اعتماق

اعتماق(یَ / یِ)
مغاک کردن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). اعماق. (منتهی الارب). گود و عمیق گردانیدن. تعمیق. اعماق، بهترین مال گرفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). بهین مال برگرفتن. (یادداشت بخط مؤلف). برگزیدۀ بهترین مال گرفتن. (آنندراج). بهین برگزیدن. (تاج المصادربیهقی). مال گزیده برگزیدن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا