معنی اظلال
- اظلال(نَ وَ)
- اظلال روز، سایه دارشدن آن. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). باسایه گردیدن روز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). یقال: اظل یومنا، اذا صار ذاظل. (منتهی الارب). سایه دار شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ، آشکار کردن. (ناظم الاطباء). پیدا کردن. هویدا ساختن. و رجوع به اظهار کردن شود
