جدول جو
جدول جو

معنی اطلاق کردن

اطلاق کردن(مُ کَ رَ)
رها کردن. از دست دادن.و بمجاز، خرج کردن: باد پادشاهی بر سر وی (محمد) شد و طمع فرمان دادن و بر تخت ملک نشستن و مالهای بگزاف از خزاین اطلاق کردن و بخشیدن. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 216). مثال داد تا هزارهزار درم از خزانه اطلاق کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 273). و مثال فرمود تا تمامت آن را از وجوه ممالک او اطلاق کردند. (جهانگشای جوینی).
لغت نامه دهخدا