اطریفل بزرگ سودمند بود بواسیر را و لون را نیکو گرداند و باه را زیاد کند و معده را قوت دهد و سلس البول را نافع باشد. پوست هلیلۀ کابلی و هلیلۀ سیاه، پوست بلیله، آملۀ مقشر، پوست هلیلۀ زرد، و فلفل و دارفلفل از هر یکی سی درم، زنجبیل و بوزیدان و بسباسه و شیطرج هندی و شقاقل مصری، تودرین و لسان العصافیر و حب فلفل و کنجد مقشر و قند سفید و خشخاش سفید و بهمن سرخ و سفید از هر یکی ده درم، مجموع را گرفته و پخته بروغن بادام چرب کنند و با سه چندان عسل کف گرفته بسرشند و شربتی یک مثقال تا دو مثقال بود و بعد از دو ماه استعمال کنند و قوت این اطریفل سه سال باقی است و می ماند و به غایت نافع. (اختیارات بدیعی) ، طعام خوردن. (منتهی الارب) (آنندراج). بچشیدن. (زوزنی) ، ادب پذیرفتن و اصلاح گرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج). گویند: فلان لایطعم، ای لایتأدب و ینجع فیه ما یصلحه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)