جدول جو
جدول جو

معنی اضوح

اضوح(اَضْ وَ)
از حصنهای ناحیۀ زبید یمن است. (از معجم البلدان) ، رسیدن میوۀ درخت. (از اقرب الموارد). رسانیدن درخت میوه را. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رسیده شدن میوۀ درخت. (آنندراج) ، آماده شدن میوه برای چیدن. (از اقرب الموارد). حاضر گردیدن میوه برای چیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، فراخ شدن علف چراگاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). فراخ شدن چراگاه. (تاج المصادر بیهقی). اطاعت چراگاه برای کسی، وسعت یافتن آن و آماده شدن برای چراندن هرچه بخواهد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا