جدول جو
جدول جو

معنی اضم

اضم(اَ ضَ)
غضب. حقد و حسد. (معجم متن اللغه). حقدو حسد و غضب. ج، اضمات. ابن بری گفت:
و باکرا الصید بحده و اضم
لن یرجعا او یخضبا صیداً بدم.
(از لسان العرب).
حقد و حسد و غضب. (ذیل اقرب الموارد) (قطر المحیط). کینه و حسد و خشم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا