معنی اضغان اضغان(اَ) جمع واژۀ ضغن. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (دهار). کینه ها و عداوتها. (مؤید الفضلا) (آنندراج). رجوع به ضغن شود لغت نامه دهخدا