جدول جو
جدول جو

معنی اصفهسالار

اصفهسالار
(اِ فَ)
معرب اسپهسالار و سپهسالار. رجوع به دو کلمه مزبور شود، برجستن بر کسی یا چیزی. (از قطر المحیط) (ناظم الاطباء). برجستن بر: اصلته الاصله، برجست بر وی مار خرد یا کلان کشنده به دم یا نفس. (از منتهی الارب) ، در آخر روز درآمدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا