معنی اصعنرار اصعنرار(نَ پَیْ / پِیْ وَ) اصعرّار. (اقرب الموارد). گردو مدور شدن از درد و ترنجیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به اصعرّار شود لغت نامه دهخدا