جدول جو
جدول جو

معنی اصطلاء

اصطلاء
(نَ طَ لَ)
اصطلاء به آتش، بدان گرم شدن. طلب گرمی کردن بدان. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). تابیدن به آتش و گرم شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). تبیدن. به آتش تابیدن: أو آتیکم بشهاب قبس لعلکم تصطلون. (قرآن 7/27) ، گداختن چیزی را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (قطر المحیط) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، اصطهار حرباء، درخشیدن پشت آن از گرمی خورشید. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا