دو رگند در زیر دو بناگوش. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). دو رگند زیر هر دو صدغ. (منتهی الارب) (آنندراج). اصدران. و رجوع به اصدران شود، اصراف شراب، ممزوج نکردن آن. (از المنجد) ، اصراف شاعر در شعر خویش، آوردن اصراف و آن نزدیک کردن فتحۀ حرف روی ّ از قصیده به ضمه یا کسره است. (از اقرب الموارد). حرکت روی ّ را مختلف آوردن یعنی یک قافیه به رفعو دیگری به جر یا یکی به رفع و دیگری به نصب. و خلیل این را جایز ندارد، و قد جاء فی شعرالعرب و منه: اطعمت جابان حتی اشتدّ معرضه وکاد ینقد لولا انه طافا فقل لجابان نترکنا لطیبه نوم الضحی بعد نوم اللیل اصراف . ؟ (از منتهی الارب). حرکات روی ّ را مختلف آوردن یعنی یک قافیه برفع و دیگری بجر یا یکی برفع و دیگری بنصب، و خلیل این را جایز ندارد. (آنندراج). یقال: اصرف شعره. (از ناظم الاطباء)