جدول جو
جدول جو

معنی اصافه

اصافه
(نَ حَ کُ)
دورکردن بدی را از کسی. (آنندراج). اصاف عنه شرّه، دورکرد بدی را از وی. (منتهی الارب). اصاف اﷲ عنه شرّه،ای صرفه و عدله به عنه. (قطر المحیط). بچسبانیدن. (تاج المصادر) (زوزنی). بازگرداندن بدی. گویند: اصاف اﷲ عنی شرّه، بیک سو کند و بازدارد خدای از من بدی او را. (از منتهی الارب). اماله. (قطر المحیط).
لغت نامه دهخدا