معنی اشناختن اشناختن(کُ کُ کَ دَ) شناختن. اشناسیدن: گفتم او را درست که اشناسد؟ گفت اشناسدش طعان و ضراب. عنصری. و رجوع به شناختن و اشناسیدن شود لغت نامه دهخدا