جدول جو
جدول جو

معنی اشک یازدهم

اشک یازدهم(اَ)
یازدهم یا فرهاد سوم. فرزند سنتروک بود و پس از مرگ پدرش بر تخت نشست. وی در آغاز میخواست مانند پدرش در جنگهای مهرداد ششم پنت با رومیها بیطرف بماند ولی هنگامی که پومپه سردار نامی روم به آسیای صغیر آمد، جدالهای سال 66 قبل از میلاد شروع شد. در هر حال اشک یازدهم پادشاهی عاقل و شجاع بود و درمواقع مشکل، خود را نمی باخت. پومپه یکی از سرداران نامی روم بود و پس از مستأصل کردن شخصی مانند مهرداد ششم پنت میتوانست به ایران حمله آورد ولی اشک یازدهم حاضر نشد فروتنی کند و بگفتۀ راولین سن سخنانش به پومپه ’دیکتاتوریانه’ بود. اشک یازدهم نخستین پادشاه پارت بود که بدست پسرش کشته شد. از این زمان پدرکشی، بعد برادرکشی در خانوادۀ اشکانی شروع شد. سلطنت او از 67 تا 60 قبل از میلاد بود. (از ایران باستان صص 2282- 2290). و رجوع به صفحات مزبور و فرهاد سوم شود، آب چشم که از گریه واندوه زاید. کذا فی الادات و القنیه. (مؤیدالفضلا). اشک غم. (رشیدی). کنایه از اشک ماتمین و غمگین باشد. (هفت قلزم). اشکی که از گریۀ غم بریزد:
چنان محوم که اشک تلخ در چشمم نمیگردد
قیامت گر نمکدان بشکند در چشم حیرانم.
صائب.
و در مؤیدالفضلا نوشته اشکی که از درد فراق برآید، تلخ باشد و نیز گرم بود، بخلاف اشک خوش و فرح که آن شیرین و سرد بود. (آنندراج) :
بیتی دو سه زارزار برخواند
اشکی دو سه تلخ تلخ بفشاند.
نظامی.
اشک شور. اشک نیمشور. اشک خوش نمک. (آنندراج) ، کنایه از شراب انگوری. (برهان) (هفت قلزم)
لغت نامه دهخدا