جدول جو
جدول جو

معنی اشعب

اشعب(اَ عَ)
طمّاع. نام کسی که در طمع ضرب المثل است. مثال: شمااز اشعب طمّاع گذراندید. (فرهنگ نظام). مردی از مدینه و مولای عثمان بن عفان بود و طمع بسیار داشت، بدان سان که به وی مثل میزدند و این امثال درباره اوست:
هو اطمع من اشعب.
لاتکن اشعب فتتعب.
اطمع من شاه اشعب.
گویند روزی گوسفند وی بر بالای بام بود و به قوس قزح می نگریست و گمان کرد قوس قزح دسته ای یونجه است. از طمع برجست آنرا بگیرد و بر زمین افتاد و گردنش بشکست و از آن بدو مثل زنند. (از اقرب الموارد). و زرکلی آرد: اشعب بن جبیر معروف به اشعب طمّاع و اشعب طامع متوفی بسال 154 هجری قمری / 771 میلادی مردی ظریف از مردم مدینه و مولای عبدالله بن زبیر بود. حدیث روایت میکرد و آواز خوشی داشت. در طمعکاری به وی مثل میزنند و اخبار و حکایات مربوط به طمعکاری او بسیارو در کتب ادبی متفرق است. روزگار درازی بزیست و گویند زمان عثمان را درک کرد و در عصر او در مدینه اقامت داشت و در روزگار منصور عباسی به بغداد رفت و در مدینه درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 119) ، اشعیاء نبی. نام کتابی از تورات. رجوع به فهرست ابن الندیم شود
لغت نامه دهخدا