معنی اشعار کردن اشعار کردن(لَ قَ) آگاه کردن. باخبر کردن. خبر دادن. اشعار داشتن. و رجوع به اشعار داشتن شود، مرد اشعل، که حلقۀ چشم او بسرخی زند. مؤنث: شعلاء. ج، شعل. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا