لقبی است که ابوعمرو عثمان بن خطاب بن عبدالله بن عوام بلوی اشج مغربی بدان شهرت یافت و هم وی به ابوالدنیا معروف به ود. مولد وی شهری در مغرب بنام رنده بود و از علی بن ابیطالب (ع) روایت میکرد و روزگار درازی بزیست. علماو راویان حدیث گفتار وی را نمینویسند و به حدیث او استدلال نمیکنند. گویند وی پس از سال 300 هجری قمری به بغداد آمد و اخبار باطلی از علی بن ابیطالب (ع) روایت میکرد. حسن بن محمد بن یحیی پسر برادر طاهر علوی و ابوبکر محمد بن احمد بن محمد بن یعقوب مقتدر و جز آنان از وی روایت کرده اند. اشج میگفت که در اول خلافت ابوبکر صدیق متولد شده ام و در دوران خلافت علی (ع) روزی من وپدرم بمنظور دیداری از شهر خارج شدیم و چون بنزدیک کوفه رسیدیم به تشنگی شدیدی دچار شدیم. پدرم پیرمرد بود و طاقت حرکت نداشت. گفتم بنشین تا من در صحرا گردش کنم، شاید بتوانم آبی بیابم و آنگاه در جستجوی آب روان شدم. هنوز مسافتی از وی دور نشده بودم که دیدم آبی از دور میدرخشد. بسوی آن شتافتم و یکباره به چشمۀ آبی رسیدم که همچون برکه ای از آب صاف مالامال بود. جامه های خود را کندم و به شستشوی خود مشغول شدم و از آن نوشیدم. سپس با خود گفتم میروم و پدرم را بسوی این چشمه می آورم، چه او از اینجا بسیار دور نیست. هنگامی که به وی رسیدم، گفتم برخیز. او با من روان شدو بسوی آن چشمه شتافتیم. اما هرچه جستجو کردیم، چشمه را نیافتیم. طاقت راه رفتن از پدرم سلب شد و ضعف بر او مستولی گردید. و دیری نگذشت که زندگی را بدرود گفت. او را دفن کردم و نزد امیرالمؤمنین علی (رض) رفتم، در حالی که وی برای رفتن به صفین آماده میشد و استر وی در چراگاه رها بود، من استر را آوردم و رکاب را گرفتم که بر آن سوار شود و خم شده بودم که پای او را ببوسم، ناگاه رکاب بچهره ام اصابت کرد و گونه ام زخمی شدید برداشت. (ابوبکر مفید گفته است من زخم را بر چهرۀ وی بطور آشکار دیده ام). آنگاه سرگذشت خود وپدرم را به وی بازگفتم. فرمود این چشمه ای است که هرکس از آن آب نوشیده عمری دراز کرده است و بتو مژده میدهم که عمری دراز خواهی داشت. مفید گفته است وی احادیثی از علی برای ما روایت کرده است و من همواره اورا ملازمت میکردم و اصرار داشتم احادیثی بر من املا کند تا سرانجام پانزده حدیث گرد آوردم. و با وی پیرمردانی از موطن وی بودند. از آنان درباره او پرسیدم. گفتند: او در نزد ما بدرازی عمر مشهور است چنانکه این امر را پدران ما از پدران و نیاکان خود برای ما نقل کرده و گفتۀ وی را درباره ملازمت او با علی بن ابیطالب و لقب وی همچنان که معروف است، آورده اند. و گویند اشج بسال 317 هجری قمری در حالی که بمولد خویش بازمیگشته درگذشته است. (از انساب سمعانی برگ 38 ’ب’)