جدول جو
جدول جو

معنی اشتو

اشتو(اَ)
انگشت و زغال. (برهان) :
اگر ز قلزم لطف تو قطره ای بچکد
درون کورۀ دوزخ لهب شود اشتو.
منصور شیرازی (از فرهنگ نظام).
، مورد نظر واقع شدن کسی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا