جدول جو
جدول جو

معنی اشتافتنی

اشتافتنی(اِ تَ)
شتافتنی. قابل شتافتن. رجوع به شتافتنی شود، (اصطلاح عروض) شمس قیس رازی آرد: شتر جمع است میان قبض و خرم و چون از مفاعیلن منشعب باشد آنرا اشتر خوانند و شتر عیب و نقصان باشد، و اشتر پلک چشم نوردیده بود و بحکم آنکه وتد و سبب این جزو بدین زحاف ناقص شد آنرا اشتر خواندند. (المعجم چ مدرس رضوی ص 36).
با یارم درد دل همی گفتم دوش
مفعولن فاعلن مفاعیلن فاع
اخرم اشتر سالم ازل ّ.
(از همان کتاب ص 89)
لغت نامه دهخدا