جدول جو
جدول جو

معنی اشتاد

اشتاد
رستاق اشتاد، رستاق اشتاد ناحیه ای در آمل بوده است که اشتاد نامی آنرا بنیان نهاده است. رجوع به تاریخ طبرستان ص 63 و اشتاد وسفرنامۀ مازندران رابینو ص 155 بخش انگلیسی شود، پوشیده شدن کار و مانند آن. (منتهی الارب). پوشیده شدن کار. (تاج المصادر بیهقی). پوشیده گشتن کار. (زمخشری).
- اشتباه داشتن، شبیه بودن. مانند بودن:
فلکی مهی ندانم به چه کنیتت بخوانم
به کدام جنس گویم که تو اشتباه داری.
سعدی.
- اشتباه کاری، تلبیس. بهم درآمیختن. در کاری خطا کردن.
- اشتباه کردن، سهو کردن. خطاکردن.
- اشتباه لپی، درتداول عامه، اطلاق کلمه کتاب مثلاً بر دفتر بطور غلطو اشتباه.
- امثال:
اشتباه برمیگردد، از نو آغاز میکنیم. از نو میشمریم
لغت نامه دهخدا